رسانه به عنوان یکی از سازو برگ های ایدئولوژیک دولت همواره بر نابرابری و خشونت علیه زنان دامن زده است. رسانه خشونت علیه زنان را طبیعی جلوه می دهد به طوری که زنان به عنوان قشر تحت سلطه آن را می پذیرند و در برابر مردان سر تعظیم فرود می آورند. میشائیل هانکه از جمله کارگردانانی است که در فیلم هایش به این موضوع پرداخته است.
باید به این نکته توجه کرد که مردان و زنان به نحوی نابرابر در موقعیت اجتماعی قرار گرفته اند به بیانی دقیق تر، زنان از منابع مادی، پایگاه اجتماعی، قدرت و فرصت های خودشکوفایی کمتری نسبت به همان مردانی برخوردار هستند که جایگاه اجتماعی مشابهی را اشغال کرده اند؛ این جایگاه ممکن است مبتنی بر طبقه، نژاد، شغل، قومیت، دین، تحصیلات، ملیت، یا هرگونه ترکیبی از این عوامل باشد. از این رو این نابرابری از نهاد های جامعه ناشی می شود و نه از تفاوت های مهم زیستی یا شخصیتی بین زنان و مردان؛ از طرف دیگر زنان تحت قید و بند، انقیاد، امر و نهی، استفاده و سوء استفادی مردان در جامعه پدر سالارانه سرمایه داری قرار گرفته اند، به این معنا که زنان صرفا ابزاری برای تملک و ارضای امیال مردان محسوب می شوند. مردان ممکن است برای اثبات سلطه خود دست به خشونت بزنند. این امور با طبیعی جلوه دادن درون ساختار جامعه جلوه بیشتری پیدا می کند، رسانه به عنوان یکی از سازوبرگ های ایدوئولوژیک طبقه حاکم به این طبیعی سازی با اسطوره سازی کمک کرده است، این عادی سازی امور باعث بروز انواع آسیب های اجتماعی می شود.
یکی از فیلم سازانی که همواره به نقد رسانه پرداخته میشاییل هانکه کارگردان مشهور اتریشی است، وی در فیلم معلم پیانو این ایده را که رسانه باعث تشدید ستم و نابرابری زنان در جامعه می شود را دست مایه اثر خود قرار داده، داستان فیلم اریکا استاد موسیقی کلاسیک در کنسرواتوار موسیقی وین را روایت می کند. او هنوز مجرد است و با مادری سرکوبگر زندگی میکند که همیشه در پی اعمال سلطه بر اوست؛ در این میان امیال و گرایشهای جنسی اریکا برآورد نشده و او درگیر عقدههای جنسی است و با تماشای فیلمهای سکسی و چشمچرانیِ سکسی خود را ارضا میکند. والتر، هنرآموز جوان، به او اظهار عشق میکند، اما اریکا خواستار خشونت جنسی مانند صحنه های فیلم های پورنوگرافی است؛ مبارزهای برای اعمال سلطه جنسی میان آن دو اوج میگیرد که سر به خودآزاری و دیگرآزاری و ویرانگری میزند. ویرانگری پایان فیلم بازنمایی تاثیر رسانه بر زندگی اریکا است. اریکا شخصیت اصلی فیلم با دیدن فیلم های پورونوگرافی به تبعیت از آنها خواستار سلطه و خشونت مردان است، و این خواسته او در پایان باعث ویرانگری شخصیت وی می شود و دست به خودکشی می زند. اما این امر چگونه در این فیلم بازنمایی شده است؟ برای پاسخ به این سوال در ابتدا چند نظریه را برای تحلیل فیلم بررسی می کنیم، از جمله؛ نشانه شناسی بارت، ایدوئولوژی از نظر آلتوسر و نشانه شناسی از منظر فیسک، و در پایان با توجه به نظریه هایی که توضیح داده شد، فیلم را تحلیل می کنیم و نشان می دهیم که چگونه رسانه باعث خشونت و نابرابری بر عیله زنان می شود.
اسطوره در زمان حاضر
بارت یکی از مهم ترین چهره های ساختارگرایی فرانسه است. به اعتقاد وی همه چیز در زمانه ما می تواند به اسطوره یعنی رساننده پیام مبدل شود. او می خواهد با تحلیل نشانه شناسانه، خود اسطوره را که، زبان ایدوئولوژیک بورژوازی است نقد کند و نشان دهد که مکانیسم اسطوره عبارت است از طبیعی جلوه دادن امور تاریخی، بورژوازی می خواهد با اسطوره سازی پدیده های تاریخی را که ساخته او هستند به گونه ای جلوه دهد که گویی اموری طبیعی هستند. این پدیده ها می تواند نابرابری جنسی، شکاف طبقاتی، تبلیغ ناسیونالیسم و… باشد (۱) از این رو رسانه های جمعی یکی از مهمترین دستگاهایی است که سرمایه داری از طریق آن دست به اسطوره سازی می زند. اما این امر چگونه میسر می شود؟، بارت مفهوم نشانه شناسی خود را از سوسور گرفت و آن را تکمیل کرد. او بنیاد تحقیقات خود را بر تقسیم بندی دوگانه میان دال و مدلول سوسور استوار ساخت؛ به اعتقاد سوسور از جمع دال و مدلول نشانه بدست می آید، به عنوان نمونه وقتی گفته یا نوشته می شود سگ، در واقع موجودی چهار دست و پای پشمالویی در ذهن ما به تصویر کشیده می شود، سوسور آن صدا یا نوشته را دال می خواند و آن تصویر ذهنی را مدلول و جمع این دو را که در واقع پشت و روی یک سکه اند نشانه می خواند.(شکل۱).
بارت دال و مدلول سوسور را یکجا دلالت اولیه می نامد و اعتقاد دارد که دال و مدولول نشانه شناسی سوسور به دال و مدلول دیگری اشاره دارد که آن را دلالت ثانویه می خواند. به عنوان نمونه در دلالت اولیه سوسور دال گربه باعث ایجاد مدلول گربه در ذهن خواننده می شود اما از دیدگاه بارت دال نشانه گربه که از دلالت اولیه بدست می آید می تواند به دال گربه در سطح دوم در زبان استعاری انگلیسی زبانان تبدیل شود که زنی است که مغرضانه درباره دیگران غیبت می کند، اسطوره بر همین مبنا تولید می شود.(همان)(شکل۲).(۱)
روش نشانه شناسی فیسک
برای این که نشان دهیم که چگونه شخصیت اول فیلم تحت تاثیر رسانه به ویرانگری می رسد از روش نشانه شناسی فیسک استفاده کرده ایم به اعتقاد وی واقعه ای که قرار است در یک رسانه پخش شود پیشاپیش با رمز های اجتماعی رمزگذاری شده است. برخی از این رمز ها عبارت است از؛ سطح واقعیت، سطح فنی و سطح ایدوئولوژیک فیلم،که رمزگان سطح واقعیت عبارت است از؛ ظاهر، لباس، چهره پردازی، محیط، رفتار، گفتار، حرکت و …و رمز های سطح فنی عبارت است از؛ دوربین، صدا، تدوین، نور پردازی و صدابرداری، را شامل می شود.(۲)
ایدئولوژی از دید آلتوسر
به اعقاد آلتوسر ایدئولوژی نظام ایده ها و بازنمودهایی است که بر اندیشه فرد یا گروه اجتماعی تسلط دارد، به اعتقاد وی، ایدئولوژی بازنمایی رابطه تخیلی افراد با شرایط واقعی هستی شان است. وی اعتقاد دارد که ایدئولوژی سوژه ها را از میان افراد انتخاب می کند یا آنها را به سوژه بدل می سازد و این کار را از طریق کنش بسیار دقیقی که آن را استیضاح می نامد، انجام می دهد. به عنوان نمونه وقتی شخصی در کوچه ای درحال قدم زدن است و پلیسی داد می زند(( آهای با تواَم)) و او بر میگردد این چرخش ۱۸۰ درجه، وی را به یک سوژه بدل می کند، چرا که او اذعان داشت که بازشناخته شده است که فرد استیضاح شده خود اوست و این اوست که مورد استیضاح قرار گرفته است. از این رو به اعتقاد آلتوسر نهاد های دینی، آموزشی، خانواده، حقوق، خبری، سیاسی، فرهنگی تماماً سازوبرگ ایدئولوژیک دولت هستند. از این رو رسانه ما را به عنوان یکی از سازوبرگهای ایدئولوژیک مورد خطاب قرار می دهد و مخاطبان را استیضاح می کند.(۳)
تحلیل
در سکانس تجاوز والتر به اریکا، درحالی که اریکا تمام تنش را خون فراگرفته است و مورد تجاوز واقع شده، والتر از روی او بلند می شود و دیالوگ تاثیر گذاری می گوید؛(( نمی تونی همینجور یک مرد تحقیرکنی … امکان نداره))، چراکه مرد در جامعه سرمایه داری جنس برتر است، در همان ابتدای فیلم این دیالوگ تاثیر گذار را از طریق تلویزیون که درخانه مادر اریکا روشن است؛ می شنویم. مادر اریکا تحت تاثیر این رسانه و مابقی دستگاه های ایدئولوژیک دولت دست به سرکوب اریکا می زند. در ابتدای فیلم مادر اریکا لباس تازه خریداری شده اریکا را پاره می کند، زیرا به اعتقاد او این لباس برای اریکا زننده است و در جواب مادر، اریکا موهای سر مادر خود را می کند اما در این صحنه صدای خارج از قاب تلوزیون شنیده می شود که دارد از برتری مردان به زنان می گوید این سکانس تاثیر گذار در همان ابتدا دارد به مخاطبان خود گوش زد می کند که رسانه به نابرابری دامن می زند. در ادامه در یک مراسم تک نوازی پیانو، والتر تحت تاثیر هنر اریکا قرار می گیرد و اریکا این گونه به نظر می رسد که به والتر علاقمند شده است. اما این عشق ویرانی و خودکشی اریکا را به همراه دارد، چرا که اریکا تحت تاثیر رسانه، فکر می کند عشق یعنی چیزی که در پورنوگرافی می بیند و از والتر درخواست می کند که او را مورد ضرب و شتم قرار دهد، والتر هم که فکر می کند تحقیر شده است در آخر فیلم به اریکا تجاوز می کند. بر این اساس برای پی بردن به رمزگان فیلم و اثبات این فرضیه که رسانه به عنوان دستگاه ایدئولوژیک بر نابرابری و خشونت علیه زنان دامن زده، سکانس تاثیر گذار دیدن فیلم پورن توسط اریکا را برای تحلیل از منظر نشانه شناسی فیسک برگزیده ایم.
استیضاح اریکا
یکی از تاثیر گذارترین سکانس های فیلم معلم پیانو، سکانسی است که اریکا به دیدن فیلم های پورن می رود. در این سکانس هانکه نشان می دهد که چگونه رسانه با اسطوره سازی مخاطبان خود را استیضاح می کند. این سکانس سه دقیقه و ۸ ثانیه طول می کشد. از این رو رمزگان این سکانس را در سه سطح؛ اجتماعی (واقعی)، فنی و ایدئولوژی واکاوی می کنیم.
رمزگان اجتماعی
اریکا در حالی که پالتو خاکستری به تن کرده وارد پاساژی می شود، رنگ پالتو وی برای نشان دادن سردی و بی احساس بودن او است. در همان ابتدا مردی به او تنه می زند و از قاب خارج می شود. این تنه نشانه اعمال خشونت بر علیه زنان در جامعه و از طرفی دیگر هشدار فیلم ساز به شخصیت اصلی است، چرا که با ورود وی به فروشگاه، اریکا رو به ویرانی می رود. در صحنه بعدی اریکا وارد مغازه ای می شود که فروشگاه فروش فیلم های پورن است، در این صحنه در تمامی صحنه ها پوستر های فیلم های پورن را مشاهده می کنیم که زنان روی جلد این پوستر ها به عنوان شی درحال فروخته شدن هستند، جالب است که فرشنده این فیلم ها نیز یک زن است. اریکا می خواهد وارد یکی از اتاق های فروشگاه بشود تا فیلم پورن نگاه کند اما در بسته است. در پس زمینه چند مرد اریکا را به عنوان یک شی نگاه می کنند و در پشت آنها یک مانکنی قرار دارد که نشانه شی بودن زنان است.(به تصویر نگاه کنید).
در صحنه بعدی اریکا را درحال تماشای فیلم پورن مشاهده می کنیم، در تمامی این صحنه ها زنان به عنوان سوژه و شی درحال ارضای نیاز مردان هستند و در پایان سکانس اریکا را می بینیم که از دیدن فیلم لذت می برد.
رمزگان فنی فیلم
این سکانس با ورود اریکا به پاساژ شروع می شود و دوربین اریکا را دنبال می کند. اما در صحنه ای که او وارد فروشگاه فروش فیلم های پورن می شود، دوربین در مکان حضور دارد و بعد اریکا وارد مکان می شود، به این معنا که ما با اریکا وارد فروشگاه نمی شویم ما از قبل در مکان حاضر هستیم و ویران شدن اریکا را مشاهده می کنیم.ت مامی صحنه ها نمای باز گرفته شده است تا مخاطب به مکان زننده و چرک این محیط آشنا شود. در صحنه ای که اریکا در حال تماشای فیلم پورن است، تمامی نماهای گرفته شده از تلوزیون و اریکا، نماهای بسته است تا به شخصیت اصلی نزدیک تر شویم و به درونیات او پی ببریم. در تمامی طول صحنه ای که اریکا درون اتاق است، نور تلویزیون به صورت او پاشیده شده، چرا که فیلم ساز می خواهد نشان دهد که اریکا کاملا تحت تاثیر این رسانه قرار گرفته است.
رمزگان ایدئولوژی فیلم
همانطور که پیش تر گفته شد طبقه حاکم از طریق رسانه دست به اسطوره سازی می زند و به گونه ای آنها را جلوه می دهد که گویی اموری طبیعی هستند. هدف این سکانس از ابتدا و انتهای آن این است که نشان دهد که چگونه اریکا تحت تاثیر ایدئولوژی طبقه حاکم از طریق یکی از سازو برگ های ایدئولوژیک آن قرار می گیرد. در پایان سکانس می بینیم که چگونه اریکا توسط رسانه به عنوان یک سوژه صدا زده و استیضاح می شود.(شکل۳).
رسانه و تحقیر زنان
اریکا از عشق، چیزی نمی داند او خیال می کند تمامی واقعیت عشق همان فیلم های پورن است، از طرف دیگر او خیال می کند اگر مورد آزار و اذیت و خشونت مردان قرار گیرد از عشق لذت خواهد برد، چرا که تمامی آگاهی او در مورد لذت از طریق فیلم های پورن بوده است. برای همین از آلبرت در خواست می کند که او را مورد ضرب و شتم قرار دهد و به او تجاوز کند، آلبرت تصور می کند که دارد به عنوان جنس برتر مورد تحقیر واقع می شود، در آخر فاجعه انسانی رخ می دهد، آلبرت به مرز جنون می رسد و به اریکا تجاوز می کند و اریکا وقتی متوجه می شود که آلبرت دیگر به او احساسی ندارد، دست به خودکشی می زند. در آخر باید به این نکته توجه کرد که با بررسی یکی از سکانس های فیلم اثبات کردیم که رسانه به خشونت علیه زنان دامن می زند و آنها را به عنوان جنس دوم تحقیر می کند.
ماخذ
۱-رولان بارت و اسطوره و مطالعات فرهنگی، یوسف اباذری، ارغنون شماره ۱۸، سال ۱۳۸۰
۲- مقاله بازنمایی چالش های روشنفکری طبقه متوسط شهری در سینمای پایان دهه ۱۳۶۰ ایران، نویسندگان: احسان آقا بابایی، رضاصمیم، پیمان کی فرخی، مجله هنرهای نمایشی و موسیقی، شماره ۳۹، زمستان
۳-ایدئولوژی و سازبرگ های ایدئولوژیک دولت، لویی آلتوسر، مترجم: روزبه صدرا، نشر چشمه، چاپ سوم،۱۳۹۵
۶
سلام
تبریک می گم
تو این زمینه بهترین هستین
سایتتون هم زیباست
ممنون دوست عزیز.. نظر لطفتونه