ریتم در تدوین فیلم یکی از اصلی ترین نکاتی است که باید یک تدوینگر رعایت کند. یکی از موارد شاخص تدوین، اهمیت ریتم در تدوین فیلم است. شاید بتوان گفت ریتم تدوین رابطه مستقیمی با برش زدن (Cut) دارد. آلفرد هیچکاک اعتقاد دارد که برش زدن(کات زدن) تدوین گر باعث ایجاد مفهوم ذهنی می شود. تدوین یکی از مهمترین جنبه های قصه گویی در فیلم است.
تدوینگر با ریتم و سرعت مناسب تدوین می تواند روند روایت را تعیین کند. تدوین و تدوین گر بد میتواند توجه مخاطب را از فیلم دور کند. در رابطه با اهمیت ریتم در تدوین و فرایند یادگیری آن برای تدوینگر ها باید بدانیم که هیچ قانونی در این رابطه وجود ندارد و تدوین گر بهتر است غریزه خود را دنبال کند. تدوین خوب شبیه به روایت واقعی یک داستان است. تدوینگر مانند راوی قصه باید بداند چه زمانی سرعت را بالا ببرد و یا روی یک نما بیشتر بماند تا بهترین واکنش را دریافت کند.
از طرف دیگر نظریه های مختلفی در مورد ریتم تدوین فیلم وجود دارد که در ادامه به یکی از آنها اشاره خواهیم کرد.
ریتم در تدوین
به طور خلاصه می توان گفت که تدوین یعنی کنترل اطلاعات و سبک ها و تکنیک های زیادی هستند که تدوینگر با استفاده از آنها قصه را برای تماشاگر به نمایش در می آورد. تدوین گر باید کاملا آگاهانه به وسیله تدوین تصاویر را به تماشاگر نشان دهد. چرا که تماشاگر به طور دائم در حال بررسی تک تک فریم های فیلم است تا بتواند اطلاعات بیشتری بدست آورد. تدوینگر می داند که در این ارائه اطلاعات تفاوت بسیاری بین نمای نزدیک و نمای دور وجود دارد. در این صورت وقتی از زوایای گوناگون به تدوین فیلم و روایت از طریق تدوین نگاه می کنیم متوجه می شویم که ریتم فیلم به چه فاکتورهایی وابسته است و این فاکتورها چقدر درونی هستند.
اصلی ترین کاربردهای هنری تدوین کاربردهای ساختاری، روایتی و بیانی در تدوین است که با ایجاد انواع رابطه بین نماها و صداهای جداگانه، از دیگر شیوه های بیانی و ساختار ساز تدوین فیلم متمایز می شود. نظریه های مختلفی در رابطه با انواع نسبتاً گسترده ای از روابط تدوینی بین نماها وجود دارد که تدوینگر باید از آنها آگاه باشد. به عنوان نمونه می توان به روابط فضایی، زمانی، ریتمیک و گرافیکی و یا به متغیرهای زمانی، فضایی و موضوعی که در شناخت ریتم تدوین مهم است ، اشاره کرد.
از سه نوع حرکت موجود در فیلم؛ حرکت موضوع _حرکت دوربین و حرکت ناشی از تدوین که ریتم تدوینی یا ضرباهنگ برش (کات در تدوین فیلم) می خوانیم، دو حرکت نخست عینی هستند اما حرکت حاصل تدوین عینی نیست. ریتم در تدوین عینی نیست و جنبه ادراکی یا ذهنی دارد دقیقا مثل مقوله ریتم در موسیقی است. گرچه دو حرکت نخست میتوانند مبنای حرکت ثانویه(حرکت تدوینی یا ریتم تدوین) قرار گیرند، اما در نهایت این دو تحت تاثیر سرعت کات(برش) یا ضرباهنگ تدوین قرار می گیرند.
رابطه متریک نماها در ریتم تدوین
رابطه متریک در تدوین فیلم از نسبت طول نماها بدون توجه به سرعت حرکت درونی آن ها توسط تدوینگر شکل میگیرد. این رابطه، ریتم مکانیکی تدوین (سرعت مکانیکی برش یا Cut) فیلم را تعیین میکند. ضرباهنگ برش (کات) تدوین را می توان بر اساس الگویی از یک قدر مطلق عددی مشخص به کنترل درآورد: ضرباهنگ یکنواخت در تدوین فیلم، فرضاً ۵۰ فریم به ۵۰ فریم یا ۵۰فریم به ۱۰۰ فریم، به ۱۵۰ (تدریجا کند شونده منظم) و یا برعکس کات یا برش زد.
رابط ریتمیک نماها در ریتم تدوین
اما در رابطه ریتمیک ساختار تدوین متاثر از سرعت حرکت درون نماست: ضربآهنگ تدوین یا توجه به سرعت بازیگر و یا ریتم حرکت موضوع در درون نماها شکل می گیرد. از این رو تدوین گر باید بداند که رابطه ریتمیک در مقایسه با رابطه متریک برای تنظیم تدوین بر اساس حرکت درون نما، مولفه مسلط تر و برجسته تر است، چون به محتوای نما توجه دارد.
چنانچه نقاط برش (Cut) نماهای یک صحنه یا یک سکانس در تدوین فیلم بر پایه حرکت درونی یعنی هر نما در نقطه عطف یا نقطه بحرانی حرکت درونی نما توسط تدوینگر برش شود، در این صورت تدوین ریتمیک شکل می گیرد. به این ترتیب بین تدوین ریتمیک و تدوین متریک رابطه ای متقابل وجود دارد. تدوین ریتمیک تکامل یافته تدوین متریک است. با این تفاوت که برای تدوین ریتمیک انگیزه یا مبنای برش ابتدا درون نماست، سپس به بیرون نما(طول نما) منتقل می شود. مثلا در بحث تدوین تیزر تبلیغاتی یا تدوین موزیک ویدئو، برش یا کات نما در سرضرب های موسیقی یا در فواصل میزان ها الگوی ریتم برش(کات) را تعیین می کند و به ساختار تدوین جهت می دهد.
ریتم تدوین و والتر مرچ
همانطور که قبلا اشاره شد والتر مرچ سومین اولویت برش یک نما را در تدوین فیلم، ریتم در نظر گرفته است و او به تدوینگر ها توصیه کرده برای یادگیری ریتم در تدوین فیلم باید تمرین کنند. یکی از قواعدی که والتر مرچ در تدوین از آن پیروی میکند، انتخاب نقطه اوج هر نما یا در حقیقت نقطه کات است. نقطه اوج هر نما در تدوین فیلم یا نقطه کات(برش) در زمان واقعی است. او می گوید” اگر نتوانم این کار را انجام دهم یعنی اگر نتوانم آن فریم خاص را مشخص کنم قطعا در طرز تلقی من نسبت به آن نما اشتباهی وجود دارد.” در نتیجه افکارش را تا یافتن فریمی مناسب به جای قطع نما به این مسئله معطوف می کند.
والتر مرچ در رابطه با ریتم در تدوین چه می گوید
او می گوید” هیچ وقت به خودم اجازه نمیدهم ، نقطه کات را با جلو و عقب بردن تصویر و مقایسه هر فریم با فریم دیگر انتخاب کنم. این روش برای من ضامن دستیابی به ضرباهنگی متناسب برای فیلم است(ریتم تدوین فیلم). به هرحال یکی از وظایف شما به عنوان تدوینگر حساس بودن به ریتمی است که یک بازیگر خوب به شما عرضه می کند. باید بتوان راهی پیدا کنید تا ریتم گسترش یابد و محدود به قلمروی بازیگر نشود. بنابراین ضرباهنگ یا ریتم تدوین یک فیلم تشریح دقیق، بسط و گسترش چنین نمونه هایی از اندیشه و احساس است.”
او اعتقاد دارد در هر نما در تدوین فیلم به صورت بالقوه تعداد زیادی نقطه کات وجود دارد، درست شبیه به درختی که تعداد زیادی شاخه دارد، پس از تشخیص این نقاط بایستی بهترین نقطه از میان آن ها توسط تدوینگر انتخاب شود. که بستگی به توقع و تفکر تماشاگر در آن لحظه خاص دارد و تدوینگر باید آن را تشخیص دهد. علاوه بر آن، برای انتخاب این نقطه بایستی دقت کنید که شما می خواهید چه انتظاری در تماشاگر به وجود آورید. نقاط کات(برش) تدوین ابتدا بر اساس ریتم درونی نماها و سپس براساس انتظار و توقع احساسی تماشاگر تعیین میشود.
نظریه های مختلفی در رابطه با ریتم در تدوین فیلم و یا اهمیت ریتم در تدوین فیلم وجود دارد که در مقالات بعدی به آنها اشاره خواهیم کرد.
مقالاتی در رابطه با تدوین فیلم
اگر می خواهید در مورد موشن گرافیک و یا تیزر تبلیغاتی بیشتر بدانید بر روی لینک آبی رنگ کلیک کنید و اگر می خواهید در مورد تدوین فیلم بیشتر بدانید بر روی مقالات زیر کلیک کنید:
نکاتی که باید یک تدوینگر فریلنسر بداند
هفت نکته در رابطه با تدوین فیلم
اصول تدوین و تکنیک های تدوین فیلم چیست؟
هنر برش با تدوینگر فیلم: روزی روزگاری در هالیوود
۲
ارسال دیدگاه